معنی دست باز کردن - جستجوی لغت در جدول جو
دست باز کردن
((~. کَ دَ))
رها کردن آن چیز
رها کردن آن چیز
تصویر دست باز کردن
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پوست باز کردن
کندن پوست حیواندرخت میوه دانه و جز آن، صریح سخن گفتن، درد دل گفتن
کندن پوست حیواندرخت میوه دانه و جز آن، صریح سخن گفتن، درد دل گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پوست باز کردن
پوست باز کردن
((کَ دَ))
پوست کندن، راز دل را گفتن
پوست کندن، راز دل را گفتن
فرهنگ فارسی معین